ناراحتم
گرگ ها به دورش حلقه زده اند کم کم او را به سمت خود میکشند
او را از من دورش می کنند
چشم های دریده اشان را به من و نی کوچکم دوخته و با نیشخندی آتش دلم را شعله ور تر می کنند
بره ی کوچک و ساده من
دارد از من دور میشود
گرگ ها دورش کرده اند
.
.
.
.
مداد
پــــــــــــــوچم
احساس پوچی میکنم خیلی زیاد
حوصله نوشتن و بازی با کلمه هارو ندارم
خسته شدم از گریه کردن
چه جوری شد که همه چی وارونه شد؟
.
.
.
مداد