از هر سمتی که می روم این خیابان یک طرفه را ...اما در آخر به تو ختم می شود ذهن در همم....
تو را می بینم اما این سایه ی افتاده بر سنگ فرش ها کمکی به من نمی کند ...
تو را یافتم ولی خودم را نه..من در کاغذ پاره های ذهنم گم شده ام .......مداد